هلناهلنا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

يك اتفاق مبارك

درد و دل با دخملی

1391/10/12 17:36
نویسنده : نرگس
359 بازدید
اشتراک گذاری

هلنای نازم:

این روزها احساس تنهایی میکنم.تنها نقطه امید زندگی من نگاه کردن به صورت زیبای عروسک نازمه!

احساس میکنم فقط تویی که منو درک میکنی!

فقط تویی که باورم داری من مادر هستم....

گاهی که داری شیر میخوری یهو سینه رو رها میکنی و خیلی عاشقانه فقط زل میزنی تو چشمام لبخند

میزنی و هر وقت بهت میگم جان؟صورت مثل ماهت پراز ذوق میشه و محکم خودت رو تو بغلم قایم میکنی

انگار امنترین جای دنیا واست آغوش منه!و اونوقته که من احساس غرور میکنم و پرواز میکنم...

چه خوبه که تو هستی؟انگار خدا تو رو فرستاده که مونس تنهایی مادرت باشی...

چقدر با هم لذت ببریم من و شما؟!!!!نه؟؟؟!!!

خرید میریم,مسافرت میریم,همه رازهات رو بهم میگی,منم همه رازهایی که تا بحال به هیچکی نگفتم به تو میگم عشقمممممممممم.

همین الان واسه اولین بار تلاش کردی برگردی!

ای جوووووووووووونم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ُشروین
15 بهمن 91 14:46
حالا دیگه فقط این نیم وجب بچه درکت میکنه نه؟؟؟؟
باشه باشه


ووووووووووی نه شمو سرت شُلُغه آبجی!!!!


سمیه
30 تیر 92 17:18
عزیزم ایشالله که تو و دخترتو خدا برای هم نگه داره واقعا همینه دختر مونس مادره منم یه دخمل نازه 2 ماهه دارم خوشحال می شم بهم سر بزنی راستی همشهری هم هستیم